کودک که متولد شد، چشمانش را برای اولین بار در آغوش محمد امین(ص) و به روی مبارک ایشان باز کرد. لبخندی زد و در قنداقه شهادتین را گفت
و در گهواره سخن گفتن، شد معجزه برای کسی که نبی نبود.
_ ای پیامبر خدا برایت از صحف آدم(ع) یا زبور داوود(ع) بخوانم یا تورات موسی(ع) و انجیل عیسی(ع) و یا قرآن را؟
و خواند:
«بسم الله الرحمن الرحیم * قد افلح المومنون…»
لبخندی شیرین بر لبان محمد (ص) نقش بست:« یا علی رستگاری مومنان به دست تو خواهد بود و تو امیر آنان هستی.»(بحارالانوار، ج۳۵،ص۱۴)
کلام و سخن هدایت امیر مومنان همیشه و برای همه بوده و هست.
حق و باطل هم که امری فطریست. اما دلیل اینکه گاهی با اختیار، شر را انتخاب میکنیم و به راحتی دست در دست شیطان رجیم که دشمن قسم خوردهی انسان معرفی شده میگذاریم، چیست؟
شاید به این علت که عقلمان بر هوای نفسمان غلبه ندارد.
پس آگاهانه چشم از حقایق میبندیم، تا غافل بمانیم.
چون پیرو امام معصوممان نیستیم و حرف اماممان را نمیشنویم.
امامی که همّ و غمش در جهت رستگاری مومنان است.
امامی که درمان دردهای دو دنیاست
و از زبان خداوند تبارک و تعالی توصیه میکند: «به امت خود بگو؛ لباس دشمنانم را نپوشند و غذای دشمنانم را نخورند و هم شکل دشمنان من نگردند وگرنه ایشان هم دشمن من خواهند بود.»
کلام واضحی که دیگر جایی برای عذر و بهانه و سستی و ترس از طعنهها و محرومیتها باقی نگذاشتهاست.
شیطان متکبر از همان ابتدای خلقت آدم، بیکار ننشسته و در هر حال برای نابودی وجود انسان نقشه میکشد.
چنان دنیا را زیبا و جذاب کرده که دیگر لذت پذیرفتن حق را نمیچشی.
همهی ابزارهای قدرت و ثروت و رسانه را هم به خدمت خود گرفته، تا سبک زندگی فطری تمام دنیا را آنگونه که میخواهد، تغییر دهد.
دشمنی که شاید بهتر از من مسلمان، دین مرا میشناسد و میداند که این دین، یعنی برنامهی کامل زندگی.
او میداند که اگر غذا و پوشش و رفتارهای ما را کنترل کند میتواند ما را به سمتی بکشاند که از مسیر حق منحرف شویم و در ردیف دشمنان خدا قرار بگیریم.
طوری که خودمان هم متوجه نشویم.
اما هنوز برای برخی قبول کردن این صحبت ها سخت است که باید مراقب غذایی که میخورد و پوشش و رفتارش باشد.
دشمن به اسم پیشرفت و تکنولوژی، با نفوذ به خانهی تک تک ما، برایمان فرهنگ تولید میکند و به خوردمان میدهد.
البته نه آنقدر مستقیم که شاخکهای مومنین تیز شود،
بلکه اول با تبلیغات وسوسه انگیز و گسترده در ما حس نیاز ایجاد میکند و بعد که مطالبه کردیم آن محصول را، از همه طرف و با اشکال مختلف آن را به زندگیمان تزریق میکند.
در واقع در کنار مسیر نورانی رسیدن به خدا، یک مسیر ظلمانی ایجاد کردند و با روش شیطان یعنی زیبا جلوه دادن آن، قدم گذاشتن در این مسیر تاریکی را برایمان نشانهی روشن فکری نامیدند.
و هر گاه کسی متوجه توطئههای آنان شد و خواست اقدامی بکند، با ایجاد شبهههای مختلف مردم را دچار سردرگمی کردند.
مثلا، پوشش ما را تغییر دادند و زنان را به سمت بیعفتی و مردان را به سمت بی غیرتی کشاندند و به مردم القاء کردند که تنها دلت پاک باشد کافیست و ظاهر هر چه بود، بود.
از آن طرف با تبلیغات گسترده از انسان های مفسد که فلان کار خیر را انجام میدهند یا به ایتام رسیدگی میکنند و هزار دروغ دیگر…. جوانان ما را نسبت به دستورات دینی بیتفاوت کردند و صد البته با پوشاندن لباس کفر بر تن این مردم، به ترویج فرهنگ و عقاید غیر الهی خود پرداختند.
یعنی یک فرد مسلمان را به جای تبلیغ اسلام به تبلیغ بیدینی و لاابالیگری مشغول کردند.
حتی با تغییر ذائقهی ما، خورد و خوراک ما را که عامل اصلی سلامتی جسم و روح و در نتیجه سلامت عقل و قدرت تفکر ماست به سمت بیماری و ضعف و بیغیرتی و بیخیالی و کم عقلی کشاندند.
و این چنین با تولید فرهنگ و تزریق آن به خانههای ما باعث فروپاشی خانوادهها و ایجاد مشکلات و معضلات فراوان اجتماعی و فرهنگی شدند و پاسخ به نیازهای ایجاد شده در ما را به سمت تقویت و حمایت و توسعهی همین برنامههای دشمنانمان سوق دادند.
بله اینچنین با تغییر سبک زندگی ما، قدرت تفکر ما را کنترل کردند و ما را به سمت دشمنی خدا کشاندند.
عده کثیری هم برای پاشیدن بذر خستگی و ناامیدی دورشان جمع شدهاند.
ولی عدهی دشمن زیاد هم باشد، حتی اگر تا دندان مسلح هم باشند،
عزم و هیبت ما باید لرزه بر اندامشان بیفکند، چرا که ما سلاح داریم، سلاح اندیشه و اراده.
اما مسلمانی فقط به زبان و دل نیست. میزان سنجش ایمان، عمل است.
در عمل باید از حرف و سخن امام تبعیت کنیم و تنها در این صورت است که رشد می کنیم.
مسلمانی یک راه و روش است، یک سبک زندگیست.
یکی از آدابش این است که هم شکل دشمن خدا نشوی.
و فراموش نکنی که ابلیس حسود به خاطر داستان خلقت تو، شد دشمن خدا.
پس هرگز به سمت تو دست رفاقت دراز نمیکند.
و هرکاری میکند که به هدف خلقت نرسی.
و آنگاه که عقلانیت و تفکر، تنها نقطهی برتری اشرف مخلوقات را اینگونه تصاحب کرد و تنها سلاح تو را، برای تشخیص حق و باطل از تو گرفت، قهقههی مستانه سر دهد و امید داشته باشد به طول عمر خود.
که به دَرَک واصل نمیشود مگر با ظهور منجی، که ظهور نمیکند مگر با افزایش عقل جهانی.
مومن باید به هوش باشد و برای اصلاح این سبک زندگی تحمیلی تمام تلاش خود را به کار ببرد تا زمینه ی ظهور منجی عالم بشریت را فراهم کند.
جبههی شر، همیشه باطل را زینت کرده و آنرا حق جلوه داده
و برای هم مسیر نشان دادن تو با این جریان، فرهنگ چگونه زیستن را، آنگونه که در جهت منافع پست شیطان است به تو املاء کرده.
برای ادامهی حیات خود راهی جز این ندارد.
تو هم با مدد گرفتن از علم واسعهی چهارده نور، خودت را مسلح کن به عقل و عشق و معرفت که برای ادامهی انسانیت راهی جز این نداری.
به حکم خلیفةاللهی، برای یاری خدا بلند شو و به توصیهاش جامه عمل بپوشان که خودش قول داده: «ان تنصرالله ینصرکم» اگر یاریاش کنی به یاریات می شتابد.
پس با اطمینان خاطر از یاری خداوند به اصلاح سبک زندگی خود بپردازید که روزنهی امید از این نقطه است.
آداب مسلمانیات را بر اساس علم امام مقتدر مهربان بچین،
لذت دو دنیا نوش جانت.